فرمانده در آتش و خون/ پاسدار جانبازی که هنوز رد زخم بر تن اش جاری استآنچه می خوانید برش کوتاهی از زندگی آغشته به رزم و جهاد سردار «جعفر مظاهری»، آیینه تمام قد پاسدار و جانباز و ایثارگر نمونه بود، جانباز و پاسداری که بعد از سال ها رشادت رد زخم بر تن و بوی باروت در گلو دارد و جبهه را در برابرش هنوز هم نمایان است. - خبرگزای فارس- همدان؛ از شعارنویسی بر دیوارهای شهر در سال 57 شروع کرد و پس از آن توزیع اعلامیه آن هم با برنامه ریزی و حساب و کتاب. در معیت دوستان دبیرستانی رضاشاه سابق و شریعتی امروز، یکی پس از دیگری دروازه ضد انقلاب را فتح می کردند و گل می کاشتند. گام بعدی شرکت در راهپیمایی بود که گهگداری با چاشنی دستگیری و زد و خورد که البته بیشتر نثار جانش می شد ادامه پیدا کرد، آثار ضیافت شهربانی چی ها تا مدت ها بر بدنش جا خوش کرده بود؛ از کبودی گرفته تا ورم و درد ولی بالاخره انقلاب به پیروزی می رسد و تمام دردها را فراموش می کند. هنوز درس و کلاس مدرسه پایان نیافته بود که در تیرماه سال 58 راهی آموزش نظامی شد و در گروهی به نام بی کلاه ها رخت آموزش به تن کرد، آموزش نظامی از او نیروی تنومندی ساخته بود تا جایی که در بحبوحه غائله کردستان آماده و قبراق مهیای رفتن شد؛ آن هم گوش به فرمان، فرمان تاریخی امام برای آزادسازی پاوه در تاریخ 26 مردادماه 58. برچسب ها: |
آخرین اخبار سرویس: |