با مقر فرماندهی اولین رهبر ایران آشنا شویدبهمن 57، خیابان ایران، مدرسه علوی، ته راهروی طبقه دوم، چند پله و در نهایت اتاقی که چشم ها را به خود خیره می کند. بی هیچ مختصات خاصی ، فروش هایش ارزان قیمت و (5/2 در 5/3 متر) و بدون تجهیزات اضافی است. - گروه زندگی- سمیه دهقان زاده: تاریخ معاصر ایران روایتگر حرف هایی است که زمانی مجال و توان گفتنش نبوده است. بیایید با هم به سال ها قبل برگردیم و داستان یک وصال را مرور کنیم. وصالی بس خواندنی و شنیدنی. سکانس اول: روز- داخلی- اتاق پذیرایی تقویم ساعت دیواری توی اتاق پذیرایی، دوازدهم بهمن را نشان می دهد. سرمای زمستان 57 استخوان سوز است اما چه اهمیت دارد، مرد و زن، پیر و جوان به سمت فرودگاه مهرآباد راه افتاده اند. مرد هم شال و کلاه می کند، دختر یکساله اش را در بغل می گیرد و در سیل جمعیت گم می شود. سکانس دوم: روز-خارجی- فرودگاه مهرآباد نقل و شیرینی، گلدان و ریسه ها گرما بخش صبح زود خیابان های تهران شده. دل توی دل هیچکس نیست. همه چشم انتظارند. ساعت 9 و سی دقیقه صبح است که یکدفعه نوای الله اکبر همه جا را پر می کند. مرد دخترش را روی شانه هایش گذاشته و الله اکبر گفتن های بچگانه دختر، هم صدای ملت می شود. حالا در خروجی هواپیما باز شده و امام خمینی با همراهی مهماندار فرانسوی از پله ها پایین می آید. برچسب ها: |
آخرین اخبار سرویس: |