جوان معلول ذهنی عراقی چه مأموریتی داشت؟/همه بروند کنار؛ نورچشمی ها آمدند!+فیلمجوان عرب توی بین الحرمین روبروی صحن امام حسین(ع) ایستاده بود. با لحنی خاص، حرکاتی که چشم هر زائری را به خود خیره می کرد و کلماتی که به طور ویژه ای ادا می شد، - این همه زائر شدن بلدی؟! حال و هوای این زائران ویژه موقع زیارت، شیرین و از یاد نرفتنی است، طوری که طاهری می گوید: باید بودید و می دید، کاشی به کاشی، آجر به آجر، پنجره به پنجره زیارت کردن این بچه ها را. خیلی معصوم و مظلوم یک گوشه می نشستند، جوری با چشم به زیارت گوشه، گوشه حرم می رفتند که خدا می داند و بس! کبوترهای حرم را دیده اید که از سر وسعت حرم، دانه ریختن و مهر و محبت زائران چطور با فراغ بال، توی حرم بال می زنند، اوج می گیرند و می نشینند؟ چشم سر و دل این بچه ها هم همین طور بود، ذوقی که توی نگاهشان بود، حکم همان بال پرنده ها را داشت. شوقی که مدام پرواز می کرد، گوشه چشم و نگاهشان. توصیفات جذابی است، کامل تر وصف می کند: من در هیچ زیارتی به عمرم؛ انقدر قشنگ و زیبا، سیر و سیاحت و زیارت کردن را به چشم خودم ندیده بودم؛ طوری که این بچه ها که نه! فرشته ها زیارت می کردند. مگر دست خود آدم بود، دل آدم می رفت از دیدن این همه زائر بودن و این همه میزبانی خاندان کَرم. زائر شدند و دلشان آرام گرفت. برچسب ها: |
آخرین اخبار سرویس: |