این خلبان پس از اخراج سال ها اسیر بودستون پنجم آمار و اطلاعات من را به دشمن داده بود و آنها از پیشینه کاری من اطلاع داشتند. برای همین تمرکز و توجه خاصی به من می کردند. در بازجویی اول خودم را به بیهوشی زدم چرا که می خواستند به مقدسات و نظام فحش و ناسزا بگویم تا اینکه یک روز در حالیکه اغلب قسمت . - ستون پنجم آمار و اطلاعات من را به دشمن داده بود و آنها از پیشینه کاری من اطلاع داشتند. برای همین تمرکز و توجه خاصی به من می کردند. در بازجویی اول خودم را به بیهوشی زدم چرا که می خواستند به مقدسات و نظام فحش و ناسزا بگویم تا اینکه یک روز در حالیکه اغلب قسمت های بدنم در گچ بود با برانکارد از سلول استخبارات به بیرون بردند و به سالنی بسیار بزرگ منتقل کردند. به گزارش ایسنا، کتاب خلبان صدیق ؛ روایت خاطرات آزاده خلبان امیر سرتیپ محمد صدیق قادری به نویسندگی محمد قبادی و توسط انتشارات سرو منتشر شد. در بخشی از این کتاب می خوانیم: از درون سلول نه آسمانی دیده می شد و نه اثری از آفتاب و مهتاب بود، اصلا شب و روز را گم کرده بودم، فقط فکر و خیال می کردم؛ فکر و خیال هایی که اگر ادامه می یافت حتما مرا به جنون می کشاند. کم کم به این فکر کردم که جسمم از بین رفته، پس حداقل روح و روانم را نجات بدهم و نگذارم بمیرد. برچسب ها: |
آخرین اخبار سرویس: |