همیشه یک قابلمه قیمه ته یخچال داشته باشید!« یک جایی ته ذهنش یاد خورش قیمه ای افتاد که همسرش برای شام، وعده اش را داده بود. امید، همان گوشه ی ذهنش زاییده شد و روشنی اش، بزرگ و بزرگتر شد. - گروه زندگی-فاطمه زهرا نصراللهی: برای شام خورش قیمه دارند. رابطه اش با خورش قیمه شبیه به رابطه ی فرهاد است با شیرین. خیلی دراماتیک و عاشقانه. طوری که انگیزه و امید به زندگی اش را می برد بالا. امروز صبح رییسش چهارصد و بیست صفحه نقشه ی سیاه و سفید را گذاشت روی میزش تا غلط هایش را پیدا کند. درست مثل آن وقت هایی که مادرش برای مهمانی شب عید، مجبور می شد بیست کیلو برنج شمالی را بریزد توی سینی و سنگ ریزه هایش را جدا کند تا دندان مهمان ها توی دهان شان نَپُکد! به همان اندازه ملال آور و طاقت فرسا و آزاردهنده. البته مادرش نظر دیگری داشت و با عشق کارش را انجام می داد. بدترین قسمت قضیه هم این بود که رییسش گردنش را کمی کج کرد و با حالتی بین التماس و دستور به او گفت که تا آخر امروز نتیجه را می خواهد. آدم دل گنده ای نیست و این طور مواقع به سرعت آسمان اتاقش ابری می شود. امروز هم دقیقا همین اتفاق افتاد. اما با یک تفاوت بزرگ. یک جایی ته ذهنش یاد خورش قیمه ای افتاد که همسرش برای شام، وعده اش را داده بود. امید، همان گوشه ی ذهنش زاییده شد و روشنی اش، بزرگ و بزرگتر. برچسب ها: |
آخرین اخبار سرویس: |