عاشقانه های یک همسر آزاده مسیحی/ هاکوپیان 26 ماه مفقودالاثر بود

وقتی سربازان رژیم بعثی در پادگان بعقوبه متوجه نام و دین «سورن هاکوپیان» می شوند، بیش تر او را شکنجه می کنند، اما او می گوید: یک ایرانی است و برای دفاع از وطنش جنگیده است.

- به گزارش گروه حماسه و مقاومت خبرگزاری فارس، وقتی دشمن به خاکت حمله می کند، دیگر فرقی ندارد چه دین و آیینی داشته باشی، حاضری جانت را برای این خاک و پرچمش فدا کنی تا ایران همیشه سربلند و سرافراز باقی بماند؛ همان کاری که سورن هاکوپیان کرد.

سورن وقتی سال 1365 درسش را تمام کرد، می توانست سربازی نرود، اما او که روزهای کودکی اش را در پس کوچه های خرمشهر گذرانده بود، نمی توانست نسبت به اطرافش بی تفاوت باشد.

با اینکه برادر بزرگ ترش هم در سربازی بود، او با اختیار کامل و ایمان قلبی راه دفاع از وطن را برگزید.

تابستان سال 1367 وقتی سربازی اش تمام شد، قرار شد که کارت پایان خدمتش را بگیرد.

اما آن زمان منافقین همراه با رژیم بعث عملیاتی را انجام دادند.

در آن شرایط سورن همراه با دیگر رزمندگان بعد از 13 ساعت محاصره منتظر رسیدن مهمات بودند که منافقین از پشت به آن ها حمله کردند و این گونه شد که سورن اسیر شد.

رزمنده مسیحی که 26 ماه مفقودالاثر بود سورن هنگام اسارت از ناحیه پا به شدت زخمی شده بود.