تولستوی، مولوی دوران جدید!محمدعلی اسلامی در مقاله ای به مقایسه مولانا و تولستوی پرداخته است و آن ها را به لحاظ شخصیت این گونه معرفی می کند: هر دو طبعی خروشان و ناآرام دارند و این خصیصه، - چه در آثار و چه در نحو زندگی آن ها نمودار می شود. مولوی را می توان ناآرام ترین شاعر و متفکر ایرانی خواند. به گزارش ایسنا، سال 1910 در چنین روزی لئو تولستوی از دنیا رفت. او به جز جنگ و صلح (1867)، رمان های آنا کارنینا (1877) و رستاخیز (1899) را نوشته بود و نیز داستان های کوتاه و بلند دیگری مثل مرگ ایوان ایلیچ (1886) و داستان های سواستوپل (1856) و قزاق ها (1863). محمدعلی اسلامی در مقاله ای با عنوان تولستوی، مولوی دوران جدید که در مجله یغما( سال بیست و هفتم، سال 1353 ) منتشر شده و به رسم الخط خودش بازنشر می شود،آورده است: در کنار هم نهادن نام تولستوی و جلال الدین مولوی خالی از غرابت نیست و شاید کسانی که از عنوانی که من برای این گفتار انتخاب کرده ام متعجب شده اند. از لحاظ زمانی، بیش از شش قرن این دو از هم فاصله دارند و از لحاظ فکری یکی وابسته به شاخه اسلاوی فرهنگ اروپایی است که یونانیت و مسیحیت بارور شده است و دیگری وابسته به فرهنگ ایرانی و اسلامی؛ بنابراین در نظر اول انسان از خود می پرسد: بین این دو بزرگ، جز بزرگی، چه وجه تشابهی می تواند بود؟ از لحاظ اندیشه، تولستوی و مولوی هر دو متعلق به خانواده برچسب ها: |
آخرین اخبار سرویس: |