مادرانه های ننه بتول/ قالیچه ای برای زیارتبه گزارش خبرگزاری فارس از نیشابور، برای دیدن مادری مسن که دهه آخر صفر امسال برای اولین بار به زیارت امام رضا(ع) مشرف می شود به روستای اقبالیه می روم . بعد از گذشتن از کوچه باغهای روستا به درب خانه ننه بتول می رسم . خانه ای قدیمی با درخت توت کهنسال در میان حیاط کوچک درب خانه باز است. پیرزن با دیدنم از پای دار قالی بلند می شود و بلند خوشامد می گوید. ننه بتول همینطور که مرا دعوت به نشستن می کند، به کنج اتاق می رود و با دستان لرزانش از سماور برنجی قدیمی برایم چای می ریزد و با نگاهی مهربانانه می گوید: اگر امام هشتم بطلبد برای اولین بار با کاروان زائران مشهد به زیارت امام رضا(ع) می روم. خدا بخواهد امروز و فردا همین چند رج باقیمانده را می بافم و ریشه ها را قیچی می زنم. پیرزن آه سردی می کشد و ادامه می دهد: جوانی کجایی که یادت به خیر! سالها بود که بافتن قالی را کنار گذاشته بودم. آخر توان تاروپود زدن را ندارم. یک زمانی با زن های آبادی سالی چند قالی و قالیچه می بافتم. قالیچه ای برای زیارت به عشق زیارت امام مهربانی این دار را برپا کردم. ولی 5 سال طول کشید تا همین قالیچه کوچک را ببافم. این قالیچه را به نیت زیارت بافتم تا با پول فروشش به پابوس امام رضا بروم. برچسب ها: |
آخرین اخبار سرویس: |