امروز با حامد عسگری : این گونه بود ها! که بغل اختراع شدوقتی بهشت عزوجل اختراع شد حوا که لب گشود عسل اختراع شد در چشم های خسته ی مردی نگاه کرد لبخند زد و قند بدل اختراع شد آهی کشید و آه دلش رفت و رفت و رفت تا هاله ای به دور زحل اختراع شد حوا بلوچ بود ولی در خلیج فارس؛ رقصید و در حجاز هبل اختراع شد آدم نشسته بود، ولی واژه ای نداشت نزدیک ظهر بود، غزل اختراع شد آدم و سعی کرد کمی منضبط شود مفعول فاعلات فعل اختراع شد “یک دست جام باده و یک دست زلف یار” این گونه بود ها! که بغل اختراع شد یک شب میان شهر خرامید و عطسه زد فرداش پنج دی* . و گسل اختراع شد برچسب ها: |
آخرین اخبار سرویس: |