سرگذشت عقاب قداره کش!وقتی بعد از هفت سال از زندان آزاد شدم، مانند دیوار ترک خورده ای بودم که باید کاملا مراقبت می شدم اما هیچ کس به من اعتماد نکرد، حتی مادرم فرصت جبران اشتباهات گذشته را به من نداد تا جایی که بالاخره. به گزارش خراسان، این ها بخشی از اظهارات دزد 29 ساله ای است که در یک باند، به کامپیوتر خودروهای پارک شده در حاشیه خیابان ها دستبرد می زد. او که به همراه اعضای دیگر باند و با تلاش شبانه روزی نیروهای تجسس کلانتری سناباد مشهد دستگیر شده بود، درباره سرگذشت تاسف بار خود به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری گفت: نوزادی شیرخواره بودم که سرطان جان پدرم را گرفت و مادرم با چند فرزند قد و نیم قد تنها ماند اما او نمی توانست با مشکلات حاد زندگی دست و پنجه نرم کند، به همین دلیل مدتی بعد با مرد میان سالی که همسرش فوت شده بود، ازدواج کرد. اگرچه آقا تقی سعی می کرد جای خالی پدرم را پر کند اما من ذهنیتی از یک پدر واقعی نداشتم. با وجود این، تکیه کلام ناپدری ام این بود که باقر روزی مردی قوی خواهد شد به همین دلیل مرا به باشگاه ورزشی کشتی برد و برای آموزش، به یکی از دوستانش سفارش کرد. خلاصه در همان دوران نوجوانی به کشتی گیری قابل تبدیل شدم، به طوری که مقابل همکلاسی ها و اهالی محل احساس غرور و افتخار می کردم. برچسب ها: |
آخرین اخبار سرویس: |