گزارش یک قتل/ وقتی قانون بلاموضوع می شوداین تلنگر می تواند به یاد آورد قبیله سالاری چگونه می تواند راه به عصبیت و تمامیت خواهی های بلاموضوع و در ستیز با حرمت انسان و شان مدنیت و دینداری ببرد و از آدم ها، - جماعاتی کور و کر بسازد که تنها تیغ و فریاد می کشند. عصر ایران؛ (یادداشت وارده) احسان اقبال سعید*- از میان اخبار پراکنده و سیل وار بر ذهن و زمانه ی این روزهایم یکی بیشتر چون درفش در جان و اندیشه ام خدشه انداخت و محمل تامل، تردید و البته تاسفی درازدامن گشت: حکم محیط بان از سوی پدر شکارچی غیر مجاز اجرا شد . آنگونه که در ابتدای امر برمی آید پدر جانباخته، متهم به جان ستاندن را پس از جلسه محکمه با کمک یکی از خویشانش و با سلاح گرم از پای درمی آورد. این یادداشت برای صفحه حوادث و نیز گشودن گره و حقیقت از این پرونده و اعاده یا اطاله ی خون های هدر شده نیست اما می خواهد از آستانی نو به این خبر بنگرد:اول: در بهارستان وحدت سبزه وگل بیگانه نیست/ دست بر هر تار این قانون زدم بیگانه نیست:آری اینجا سخن از قانون است. همانی که ملت ایران سالیانی پیش از مشروطه برای آن نالید و نگاشت. ملکم خان نومسلمان نام جریده اش را در لندن قانون نهاد و میرزا یوسف مستشارالدوله رساله ی یک کلمه ای کتابت نمود و آن یک واژه ی گلبو را نام قانون بود. برچسب ها: |
آخرین اخبار سرویس: |