سنگ هم از آسمان ببارد مهربانی تمام نمی شودسیل نبود سنگ بود. سنگی که از آسمان با سیل می بارید. این را یکی از اهالی روستای باجگان می گوید روستایی در دامنه کوه که در سیل اخیر یزد، در کمتر از 15 دقیقه با باران سنگ مواجه شد و بسیاری از خانه ها را علاوه بر گل و لای سیل با سنگ های بزرگی پوشاند و تخریب کرد. - گروه زندگی -مریم سمایی: پیرزن تکه ای چوب را عصا کرده و در بالاترین نقطه ده به تماشای سیلابی ایستاده که تمام زندگی اش را در چشم به هم زدنی با خود برد. سیل عظیم بود و صدای غرایی داشت. سیل بود و سنگ. در مسیرش هر چه را که بود با خود می برد و سنگ از خود برجای می گذاشت. پیرزن که نگاهش پر از ترس و دلهره است آه بلند بالایی می کشد و می گوید: حالا چه کنم؟ خانه خراب شدم اما مثل کسی که نهیب خورده باشد خیلی زود ادامه می دهد: خدایا راضی ام به رضای تو، راضی ام به هر چه که حکمت خودت بوده. عده ای از آن بالا در حال گرفتن فیلم از سیل هستند. جوانی بلند قامت هم یکی از آنهاست که از حجم آب و غلتیدن موج ها بر روی هم، حظ کرده و با سرخوشی فیلم می گیرد، اما در این بین مرد میانسالی بر سرش فریاد می زند و می گوید: بدبختی مردم هم فیلم گرفتن دارد؟ از ویرانی خانه ها حظ کرده ای یا بیچارگی مردم ؟ تمام هست و نیست مان را آب برد! خانه ها پر از سنگ است بعد ایستاده ای و فیلم می گیری؟ جر و بحث بالا می گیرد و حالا یکی دو نفر از ریش برچسب ها: |
آخرین اخبار سرویس: |