شب عاشورای 1977 میلادیشب عاشورای 1977 میلادی از آن شب ها بود؛ جوان های شیعی عراق، به خیابان ها ریختند، بر سینه ها کوفتند و چشم در چشم بعث، «یا حسین» را فریاد زدند؛ و مگر یک اسم تا چه اندازه مغناطیس دارد که جاذبه اش می تواند اینچنین هراسی را به جان حکومت یزیدیان بیندازد؟ - به گزارش خبرگزاری فارس؛ حنان سالمی در یادداشتی نوشت: می گویند چرا حسین بن علی (ع) را فراموش نمی کنید؟ می گویند مُرده پرستید؛ می گویند کربلا یک جنگ بود در برهه ای از تاریخ که تمام شد، پس تمامش کنید؛ می گویند و می گویند و نمی دانند که خون، آغاز رویش است و فریاد، سرانجامِ قیام. جرأت می خواهد اعلام پایان واقعه ای به عظمت کربلا در سال شصت و یکم هجری؛ و آیا شما، با وجود تکثیر یزیدهای خون خوار در رگ های تاریخ، جرأتش را دارید؟ نه، کربلا تمام شدنی نیست و چگونه میتوان دفترش را بست وقتی دجیل و نعمانیه و جاده ی نجف به کربلا از خون های به خاک پیچیده، زخم ها به خاطر دارند. زخم هایی عمیق از روزهای سال 1968 میلادی که یزیدی به نام صدام از خاک عراق رویید و میوه های چرکین حزب بعث اش، یک وطن را مسموم کرد تا آغاز ماجرایی عجیب شوند، ماجرایی که علنی به مردم عراق میگفت: ما از حسین (ع)، از جاده هایی که به مرقدش می رسند و حتی از تکرار نامش نیز می هراسیم، پس تمامش کنید! این تهدیدها برای مردم بیش از آنکه رعب آور باشد برچسب ها: |
آخرین اخبار سرویس: |