روایت خواندنی از مادر 3 شهید و 2 جانبازمراغه ای: وطن یعنی آرامش و لبخند مردم/ عاقلانه با خدا معامله کردمشاید همه جمله معروف غسان کنفانی را که می گوید می دانی وطن چیست صفیه خانم؟ وطن یعنی اینکه نباید همه این اتفاق ها می افتاد را دیده و شنیده ایم. جمله ای که روزنامه نگار فلسطینی از یک مادر شهید فلسطینی به نام صفیه می پرسد که فرزندش به شهادت رسیده است. من هم دوست داشتم تا معنی وطن را از صفیه خانم های دوران دفاع مقدس،همان مادرهای صدف گونی که مروارید درونشان را تقدیم الله کرده اند، بپرسم. برای گرفتن این جواب، راه مراغه را پیش می گیرم؛ طول مسیر غرق در سئوالاتی هستم که روح و جسمم را آغشته به خود کرده است، آخر این صفیه خانم ما که ربابه خانم نام دارد با بقیه صفیه خانم ها قدری تفاوت دارد. المان چهارراه نزدیک خانه شان مزین به عکس های سه جوان رعنا است؛ شهیدان سیروس، رسول و اصغر کرمی. خودرو را نگه داشته و کمی به عکسشان خیره می شوم، با خود می گویم حتما که مادرتان حرف های دلنشینی برای ما جنگ ندیده ها خواهد داشت. چند خیابان بالاتر و دقیقا در میانه کوچه، خانه کوچک ربابه خانم است، زنگ درب سفید با راه های قهوه ای رنگ خانه را زده و وارد این خانه پرقصه می شویم. مادری کوتاه قامت، سفیدرو با لبخندهای نمکی در را باز می کند. برچسب ها: |
آخرین اخبار سرویس: |