اشک های دانش آموزان بدرقه خانم مدیر فداکار مدرسه/ وداعی تلخ در مدرسه موفقیاندر آخرین روزهای اردیبهشت ماه، پیکر معلم نمونه و فداکاری را به خاک سپردیم که تا آخرین لحظه زندگی، فداکارانه و مجاهدانه در راه علم و آگاهی پیش رفت و با اهدا اعضای بدن خود پس مرگ، - خبرگزاری فارس ـ گروه آموزش و پرورش: روز جمعه است. 30 اردیبهشت 1401؛ اما درهای هنرستان لیلی موفقیان در منطقه 18 تهران باز است و پارچه مشکی جلوی درب، خبر از غمی سنگین می دهد. حیاط مدرسه کم کم شلوغ می شود؛ فضای سنگینی در مدرسه حکم فرماست؛ کسی حوصله ندارد حرف بزند؛ اکثرا کنار دیوارها تکیه داده اند. خبری از محافل آموزشی نیست انگار کسی دل و دماغ ندارد. صدای قرآن از بلندگوی مدرسه شنیده می شود و کم کم تعدادی از همسایه ها هم وارد مدرسه می شوند؛ صدای هق هق گریه از گوشه و کنار مدرسه، فضای حزن انگیز را بیشتر کرده است. عکس خانم رحمتی توی قاب چقدر خوشحال است این جمله را یکی از دانش آموزان به همکلاسی اش می گوید و اجازه می دهد قطرات اشک همچنان مهمان چشمانش باشند. یکی دیگر از بچه ها روی زمین نشسته است و گریه می کند، مدام می گوید: یعنی خانم رحمتی واقعا رفت؟ . دقایقی بعد پیکر خانم رحمتی روی دست همکاران آموزش و پرورش و خانواده، وارد حیاط مدرسه می شود؛ آخرین جایی که خانم مدیر سرزنده بود و فعالیت می کرد و آخرین جایی که چشمانش را برای همیشه بست. برچسب ها: |
آخرین اخبار سرویس: |