از تدریس پشت در اتاق عمل تا کشف فرمول عاشقیخبرگزاری فارس-همدان، سولماز عنایتی: کتاب را باز کرد، انگار می خواهد تفال بزند به فرمول و نمودار. صفحه سمت چپ را ورانداز و مردمک چشمانش دو بار از بالا تا پایین طی طریق می کند، کتاب را بست و روی تریبون چوبی چند صد ساله گذاشت. دست به گچ سفید و صورتی متبرک کرد و از سمت چپ تابلو عدد و رقم و مساوی و توان چید، عجب خطی چنان قوس X را با آب و تاب نوشت که نگو؛ لحظه ای برگشت و یکدست دخترکان مات و مبهوت را دید صدایی در کلاس نبود به جز همان تق تق گچ روی تخته سیاه. با کفش پاشنه تخمه مرغی طول تابلوسیاه را گز کرد. این سوی تخته نمودار و پایین آن فرمول های جانکاه مشتق را نوشت؛ تقریبا تمام تابلو عدد و رقمی شد انگار که فرمول های سفید با نمودارهای صورتی کورس گذاشته باشند. یک ربعی از آغاز زنگ و برپا و برجا گذشته و کلاس پر شده از علائم ریاضی، معلم رو به سوی دانش آموزان کرد و گفت: خب. مبحث امروز مشتق است . مقنعه سورمه ای تاب خورده روی شانه هایش میزبان گچ شده و نگاه بچه ها خیره به رد گچ روی مقنعه خانم معلم. درس روی تابلو است اما درس بزرگتر روی مقنعه خانم معلم نقش بسته، نگاه ها را دنبال کرد و با پشت دست تکانی به پیچ و تاب چارقد کرپش داد تا بلکه اثرش محو شود غافل از آنکه نقش انگشتان گچی اش مقنعه را دوبله گچی کرد. برچسب ها: |
آخرین اخبار سرویس: |