درخواست طلاق به خاطر خساست مرد 70 سالهکنار زوج های جوانی که برای طلاق به دادگاه خانواده آمده بودند، حضور زوجی میانسال در طبقه اول مجتمع قضایی خانواده خودنمایی می کرد. زن حدود 60 سال داشت و همسرش تقریباً 10 سالی بزرگتر نشان می داد. به گزارش ایران، چهره شان را بیشتر پشت ماسک پنهان کرده بودند انگار از نگاه های اطرافیان فراری بودند. بدون اینکه با هم حرف بزنند مرد مرتب به ساعتش نگاه می کرد و زن هم با دستمالی مچاله شده چشم هایش را پاک می کرد. بعد از نیم ساعت منشی دادگاه در شعبه را باز کرد و آنها را به داخل شعبه فراخواند. محمود. و مریم. زن و مرد میانسال با سرعت وارد شعبه شدند و با یک سلام هردو کنار هم روی صندلی ردیف اول نشستند. قاضی در ابتدا با تعجب آنها را نگاه کرد و پرسید: برای مشکل خودتان آمده اید؟ محمود و مریم هردو با حالتی که انگار از این سؤال قاضی خجالت کشیده بودند با سر حرف قاضی را تأیید کردند. قاضی پرونده را باز کرد و با نگاهی به دادخواست، رو کرد به مریم و گفت: خواسته شما چیست؟ مریم جواب داد: 16 ساله بودم که با محمود ازدواج کردم. همسرم هیچ مال و ثروتی نداشت. من خیاطی می کردم و محمود هم نجار بود و با قناعت و سختی توانستیم خانه ای در شهرستان بخریم پس از آن با تلاش بیشتر خانه مان را فروختیم و به تهران آمدیم و خدا 5 تا بچه به ما داد. برچسب ها: |
آخرین اخبار سرویس: |