گفتند تا نیایی شوهرت را دفن نمی کنیم! + عکس

به گزار ش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، اواخر منطقه عبدل آباد، در جنوبغربی ترین محلات تهران بزرگ و در حاشیه کوره های آجرپزی، کوچه ای قرار داشت که با موتور سیکلت به سختی می شد از پل آن گذشت و واردش شد.

- من خودم با دفتر فاطمیون صحبت کردم و می گوید نه، این حرف ها نیست، یک شهید شما نیست که بگویی اینجا باشد خراب می شود؛ شهدای زیادی هستند، سردخانه هست؛ اصلا خراب نمی شود.

به گزار ش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، اواخر منطقه عبدل آباد، در جنوبغربی ترین محلات تهران بزرگ و در حاشیه کوره های آجرپزی، کوچه ای قرار داشت که با موتور سیکلت به سختی می شد از پل آن گذشت و واردش شد.

در میانه آن کوچه، زنگ خانه ای محقر را به صدا درآوردیم که همسر و فرزندان شهیدی از شهدای فاطمیون در آن زندگی می کردند.

خانه ای با یک اتاق و آشپزخانه در پایین و اتاقکی کوچک در بالا که با پله های آهنی تند و تیز به هم وصل می شد.

محله ای عجیب، که بلندی کوره های سرد و سر به فلک کشیده آجرپزی، آن را مخوف تر جلوه می داد و اگر بهانه گفتگو با خانواده شهید داودی نبود، شاید هیچ گاه به آنجا پا نمی گذاشتیم! قسمت های قبلی گفتگو را اینجا بخوانید؛ 5 ماه پیکر شهیدمان را نگه داشتند! + عکس گفتگو با خانم داودی (همسر شهید) به سختی شکل گرفت.