نگاهی به زندگی ایراندخت میرهادی/ از نسخه های روزنامه ای تا سوگندی که شکسته نشد

سرنوشت، ایراندخت میرهادی پزشک حاذق را به همدان می کشد و او تا پایان عمر در این شهر می ماند و نسخه های ماندگارش را می نویسد، نسخه هایی که روی کاغذ سیگار یا گوشه روزنامه نوشته می شد و هر داروخانه ای آنها را بدون هیچ حرف و حدیثی می پیچید.

- خبرگزاری فارس-همدان؛ علی پنبه ای: این گزارش تقدیم به علی نایینی عزیز که امروز سالروز پر کشیدنش است و تمام دغدغه اش اعتلای فرهنگ این سرزمین بود و  برای بزرگداشت دکتر ایراندخت میر هادی، از هیچ کوششی فروگذار نکرد.

  ورود به دنیای خاکی فروردین 1299 روزهای سختی برای ایران بود، دولت های پس از مشروطیت یکی پس از دیگری ساقط می شدند و امیدهای مردم به مشروطیت برای ترقی و رشد کشور به ناامیدی بدل می شد، هرج و مرج، قحطی و بیماری هم در گوشه و کنار کشور بیداد می کرد و کشور به سمت رخ دادن یک کودتای سیاه و بر باد رفتن تمام مبارزات برای رسیدن به آزادی و استقلال می رفت.

در این اوضاع و احوال 17 روز از بهار می گذشت که ایراندخت از پدری ایرانی و مادری آلمانی پای در دنیای خاکی گذاشت.

شاید همان موقع که قابله روسی او را از شکم مادر می گرفت، هیچکس گمان نمی کرد که نام ایراندخت میرهادی ، برای همیشه ورد زبان همه انسان دوست ها به ویژه مردم همدان خواهد ماند.