چند روایت درباره مردمی که امسال هم روی کرونا را کم می کنند/ عیدی تو با من هموطن!

قدیمی ها می گویند، زمستان می رود و روسیاهی می ماند به زغال.

کرونا چند وقتی است به جز سلامتی، معاش مردم را هم نشانه گرفته و شب عید را به کام بعضی خانواده ها تلخ کرده.

- گروه جامعه؛ نعیمه جاویدی: پای کرونا که به کشورمان باز شد، حس های مختلفی را تجربه کردیم از کنجکاوی گرفته تا ترس، بهت، آشفتگی، فراق و.

خلاصه که روزهای سختی به همه ما گذشته با این دردِ جدید بشری.

از آنجا که اما شیرینی و تلخی تا بوده به هم آمیخته بوده، حس و حال خوب هم کم تجربه نکرده ایم.

میان همه حس ها اما یکی از همه قشنگ تر بوده؛ همدلی و دستگیری از هم به خصوص در مناسبت هایی که همه دلشان می خواسته به رسم همیشه شاد باشند اما این قُلدرمهمان ناخوانده، سفره بعضی خانواده ها را کوچک کرده.

مردم اما دل نازک تر از این حرف ها هستند که غم به صورت هم ببینند و کاری نکنند.

آمده اند پای کار و همتشان شده، بوی عیدی برای هم.

چیزی به هم نگفته اند اما نتیجه قرار ننوشته شان شده این؛ عیدی تو پیش من است، هموطن! امسال هم مانند دو نوروز قبل، مردم دلشان خواسته با همان سهم کوچک و کمی که می توانند، حال همدیگر را برای شب عید خوب کنند، چند تایش را اینجا با هم مرور می کنیم.

   آقا معلم بوی بهار می دهد فرقی نمی کند ساکن پایتخت باشیم یا در مناطق مرزی و دورافتاده کشور خدمت کنیم‏، مهم حال و هوای دلمان است �