روایت تکان دهنده هادی غفاری از شکنجه های رژیم شاهالان که حضور شما نشسته ام خدا را گواه می گیرم که ضربات کابل آن چنان رگ های پای من را پاره پاره و متلاشی کرده است الان هم پاهایم می سوزد. - شما معنای جنایت را نمی توانید بفهمید مگر اینکه به آن دچار شده باشیداین شعر یادتان باشد، به دریا رفته می داند مصیبت های طوفان را. آب در 100 درجه به نقطه جوش می رسد و دمای سیگار 400 درجه سانتی گراد است. بدن من پر از جای سیگار است، هنوز سیاهی برخورد سیگار بر بدنم پاک نشده است. وقتی سیگار روی بدن من روشن می کردند و صدایی بدتر از حیوان از من خارج می شد. حدود 44 سال از سال هایی که شکنجه می شدم، می گذرد. الان که حضور شما نشسته ام خدا را گواه می گیرم که ضربات کابل آن چنان رگ های پای من را پاره پاره و متلاشی کرده است الان هم پاهایم می سوزد. هر روز صبح که از خواب بلند می شوم باید کلی پایم را در آب سرد نگهدارم که خون هایی که کف پای من می آید، برگردد. افرادی که از شاه و هویدا دفاع می کنند این چیز ها را ندیدند و اظهار نظر می کنند. آپولو را ندیده اند. ظرف یا استوانه مسی بزرگ روی سر می انداختند و با چوب یا آهن به آن می زدند، به طوری که صدایی شبیه انفجار بمب اتم در گوش شما طنین افکن می شد. آقایانی که امروز از عملکرد رژیم گذشته دفاع می کنند به پنکه بسته نشده اند تا 10-15 روز ادرارشان دست خودشان نباشد. برچسب ها: |
آخرین اخبار سرویس: |