انقلاب اسلامی برآیند غیرت دینی و بطلان نظریه کارل مارکس و مارکسیسم در دهه 40 _50«کارل مارکس» نویسنده و اقتصاددان آلمانی است؛ می گوید: «دین افیون جامعه و ملتهاست» منظور مارکس از این مدعا آن است که دین نوعی آرام بخش است که در قبال حوادث تاب آوری ایجاد می کند و واکنش انسان را نسبت به وقایع، - به گزارش خبرگزاری فارس از گرگان، حال آنکه ما می گوییم؛ دین در ما همیت و غیرت ایجاد می کند که در قبال وقایع پیرامونی کنش و واکش معقول و مفطور بفطرت پاک را اجتناب ناپذیر می سازد. هیچ انسان غیرتمند مومن و مدینی در جهان پیدا نمی شود که تحولات و عوامل موثر پیرامونی اش او را برنیانگیزد بنابراین نظریه مارکس در تعارض با نظریه غیرت دینی است. *چگونه دین حالت تخدیری دارد؟ البته مارکس با دیدن رفتار برخی از اصحاب ادیان به این نتیجه رسیده است و از مبانی دین اسلام و مکبت تشیع کاملا ناآگاه و جاهل بوده است و الا کافی بود که با مروری بر زندگی پیامبر اسلام و ائمه اطهار علیهم السلام خود به بطلان تئورش اقرار می کرد. *منشاء تئوری مارکس 1. رفتار برخی از حاکمان مدعی دین بوده که جامعه را عقب نگهداشته و با ظالمان سر سازش داشته اند 2. عدم خیزش برخی از کشورها و مردم مذهبی آن در برابر حکمرانان ظالم 3. رفتار برخی از عالمان و نخبگان مذهبی در مقابل حاکمان فاسد 4. برچسب ها: |
آخرین اخبار سرویس: |