حکایتهای مدرسه: خبرنگار خجالتییه فعالیت مدرسه ای داریم به اسم «حرفه آموزی» با هدف اینکه بچه هایی که منزوی و خجالتی هستن، وقتی توی جمع قرار می گیرن، به واسطه حرفه ای که انتخاب کردن، - فائقه یه دختر خجالتیه که وقتی حرف می زنه باید گوش هات رو تیز کنی تا متوجه حرف زدنش بشی. خیلی کم پیش می آد که خودش داوطلبِ کاری باشه؛ از اون مدل دانش آموز های ساکت و گوشه گیر. . یه فعالیت مدرسه ای داریم به اسم حرفه آموزی با هدف اینکه بچه هایی که منزوی و خجالتی هستن، وقتی توی جمع قرار می گیرن، به واسطه حرفه ای که انتخاب کردن، بتونن با بقیه ارتباط بگیرن. چند وقت پیش، به بچه ها حرفه های مختلف مثل خبرنگاری، مشارکت در برنامه صبحگاه، نواختن موسیقی، تولید روزنامه دیواری و. توضیح دادم. فائقه هم با وجود خجالتی بودنش، حرفه خبرنگاری رو انتخاب کرد. چند روز بعد وقتی سرکلاس بودم، صدای در زدن آروم کسی رو شنیدم، گفتم بفرمایید، دیدم خودشه، خیلی محتاط، وارد کلاس شد، سلام خانم، من فائقه هستم، خبرنگارم و ازتون چندتا سوال دارم درسته صداش خیلی آروم و خیلی نگران بود، من این رو از چهره و تن صداش متوجه شدم ولی شجاعتش ستودنی بود. منم خیلی محترمانه و جدی، برای اینکه حس ارزشمند بودن کنه، بهش جواب دادم: بله باعث افتخارمه، بفرمایین. برچسب ها: |
آخرین اخبار سرویس: |