کوتاه درباره سناییجز غزنین که او در آن شهر متولد شد، مدتی در بلخ و زمانی در سرخس و مقاطعی در نیشابور و خوارزم و چند شهر دیگر خراسان اقامت کرد و حتی یک بار برای حج به مکه رفت. - نه در همه جا و میان همه مردم، اما اغلب مورد احترام بود و حکیم شناخته و خوانده می شد. حدود 62 سال عمر کرد و به تاریخ ما سال 529 در چنین روزی از دنیا رفت. به گزارش ایسنا، روزنامه اعتماد نوشت: مشهور است که شکستی در عشق حال او را دگرگون کرد. پیش از آن شاعری خو گرفته به چاپلوسی محسوب می شد و به قول زرین کوب بیشتر عمر را در ستایشگری و دریوزگی گذرانیده بود. مثل فرخی، مثل عنصری و مثل منوچهری - که او خود را همتا و جانشین آنها می شمرد - شعر می گفت و عشق می ورزید و عمر در غم و شادی به سر می برد. در وصف زیبایی های جهان سخنش لطافتی داشت، عشق ساده رویان قرار از دلش می ربود، نشئه رز جانش را مستی می داد اما نشئه زر مستی دیگری می بخشید. سخنش به شیوه فرخی و عنصری می مانست و زندگی اش نیز با زندگی آنان تفاوتی نداشت. اما آن ضربه - که روایت های مختلفی درباره اش نقل شده است - تغییرش داد و چنان که در افسانه ها آمده است از آن پس دل از خدمت مخلوق برگرفت و روی فرادرگاه خدای آورد، رفته رفته در عزلت و انقطاع به جایی رسید که در شهر همه جا پابرهنه می گشت. برچسب ها: |
آخرین اخبار سرویس: |