نگاه مخاطبان/ پیرمرد عشایر و آیت الله صادقی خرم آبادیشب اول را در دورود و شب دوم را در منطقه ای در نزدیکی پل کشکان، در سیاه چادر پیرمرد عشایریِ بسیار مومن و نورانی بیتوته کردیم. - مخاطبان عصر ایران؛ سید مهدی حسینی، دورود لرستان- از کودکی و از طریق رادیو هنگام اذان و به وقت سحر های ماه مبارک رمضان با صدای گرم و جذاب آیت الله شیخ عباسعلی خرم آبادی آشنا شدم. بعدها بخصوص در مدتی که در خرم آباد مسئولیتی داشتم ارتباط نزدیک و رفاقتی صمیمی با ایشان پیدا کردم. شبی و به مناسبت افتتاح مسجدی در روستایی از توابع بخش چگنی در منزل یکی از اهالی روستا خاطره ای نقل کرد: در زمستانی سرد و برفی من و آشیخ فرج الله کاظمی و آقای کروبی( پدر آیت الله کروبی) برای تبلیغ معارف دین از الیگودرز با اسب راهی کوهدشت شدیم. شب اول را در دورود و شب دوم را در منطقه ای در نزدیکی پل کشکان در سیاه چادر پیرمرد عشایریِ بسیار مومن و نورانی بیتوته کردیم. آقای کروبی از قبل این پیرمرد را می شناخت و به او خیلی عقیده داشت. از آن پیرمرد پرسیدم روزگار را چگونه دیدی؟گفت سخت نیست وقتی شراب مان دوغ و چراغ مان چوب و حمام مان جوب است. از او خواستم برای تحقق 5 خواسته ای که از خدا دارم برایم دعا کند و او گفت به شرطی دعا می کنم که تا وقتی زنده هستی در لرستان و در خرم آباد بمانی. برچسب ها: |
آخرین اخبار سرویس: |