قلتوق؛ قریبی در مسیر غربتفرش تاریخ است برای ایران، تاریخی که از گذشته می گوید و آینده در تارهای آن گره بسته، قلتون بخشی از این تاریخ است. - رها می شوی در رنگ، در نقش، در داستان و افسانه؛ با ماهیان غوطه ور در خیال بافنده، شن ریزه های کف رودخانه را طی می کنی، می روی تا انتهای آرزوهای بر باد رفته. رنگ را لمس می کنی و داستان را مرور می کنی، از کجا آمده ایم و به کجا روان هستیم. طی مسیر می کنی و خیال خود را پرواز می دهی در دشت های منطقه. سرسبز گاهی زرد گاهی سرخ. بال می گشایی رها از غصه ها پرواز می کنی می روی به دوردست ها و ناگهان خود را در گره های درهم تنیده قلتوق می یابی و می بینی که زندگی کرده ای در این نقش و طرح. تا به حال به نقش و نگار فرش ها فکر کرده اید؛ فکر کرده اید که فرش می تواند زبان نوشتار مردمان گذشته باشد، مردمانی که برای ثبت دیده ها، طبیعت، فرهنگ، عادت و سنن خود، گره را بر قامت تار و پود می نشاندند؛ گره کنار گره ای دیگر می نشیند و رج به رج اصالت و فرهنگ جاودانه می شود. توجه به نقش و نگار، اشکال هندسی، قرینه گی، رنگ بندی و . فرش ها برای همه افرادی که سر به هوا نیستند، اتفاق عجیبی نیست اما کم تر کسی در رابطه با اصالت این نقشه و رنگ ها اطلاعی دارد ولی در این میان نقشه هایی هستند که به واسطه ثبت جهانی شدن، مرزهای جغرافیایی را در نوردیده و زیبایی اش چشم جهانی برچسب ها: |
آخرین اخبار سرویس: |