روایت یک همسر شهید در «مثل یک خواب شیرین»«از شدت گریه نفسم بالا نمی آمد، حاجی سرم را روی سینه اش گذاشت و گفت: «خانم تو باید قوی باشی؛ باید بتونی بعد از من به عنوان همسر شهید سخنرانی کنی. » - از شدت گریه نفسم بالا نمی آمد، حاجی سرم را روی سینه اش گذاشت و گفت: خانم تو باید قوی باشی؛ باید بتونی بعد از من به عنوان همسر شهید سخنرانی کنی. به گزارش ایسنا، کتاب مثل یک خواب شیرین زندگی شهید مدافع حرم، سردار حاج حمید مختاربند را به روایت همسرش به چاپ رسانده است. سردار حاج حمید مختاربند، کسی است که سال ها در جبهه های دفاع مقدس بوده و بعد از جنگ دغدغه های فرهنگی را دنبال کرده و جدای از آن ها، مناصب مختلف داشته و حتی به ریاست بانک های انصار استان های جنوبی و بعدش استان قم رسیده؛ ولی مجاهدت را فراموش نکرده. در جایگاهی که می توانسته فکر اختلاس باشد، همه چیز را رها کرده و به سوریه رفته و همانجا به شهادت رسیده است. شرح شنیدنی زندگی این شهید بزرگوار از زبان همسر او روایت شده و کتاب به قلم دختر شهید به رشته تحریر در آمده است. نویسنده سعی کرده که فقط منتقل کننده روایت مادرش باشد و به خاطر نسبتش با شهید بی جهت احساساتی نشده؛ ولی روایت همسر به خودیِ خود جذابیت و کشش زیادی برای خواندن دارد. برچسب ها: |
آخرین اخبار سرویس: |