مدیحه ای برای یک جاسوسنام مستعارش میان برخی آشنایان هموطنش جاسوس ایران بود. این جاسوس کهنه کار، برای جمع آوری خاطرات بستگان شهدای ایرانی در افغانستان، باید به قم می رفت اما او مهاجر بود. - به گزارش گروه دیگر رسانه های خبرگزاری فارس، محمدحسین جعفریان کارشناس ارشد مسائل که آمد سفر روی دور تند افتاد. نوشتن از آن که نیست آسان است. اغلب تاوان ندارد و همه همدلی می کنند. اما وصف آن که هست، آسان نیست. پس گفتم بس است. پهلوان زنده را عشق است. بعد از این از زنده ها می نویسم. همه خوششان آمد. بنا شد این ستون متولد شود و شنبه ها برایتان شیرین زبانی کند. اما ماه ها گذشت و نمی دانم چرا شروع نکردم. حتی فهرست نام ها آماده بود. دیشب دیدم از فهرست 20تایی، چهارتایشان دیگر پهلوان زنده نیستند. از خودم خجالت کشیدم. حالا اولین یادداشت ستون پهلوان زنده را عشق است برای یک دوست تازه از دست رفته قلمی شده است، برای محمد سرور رجایی. اما قول می دهم تا بتوانم نگذارم این رویداد تلخ تکرار شود. *** سرور رجایی، یک افغانستانی باحال بود. از آنها که زیر سایه شان خیلی ها قد می کشند. عشق ادبیات کودک بود. با پول حقوق کارمندی پاره وقت، مجله برای کودکان سرزمینش منتشر می کرد. منتظر وزارت ارشاد کشورش نماند. برچسب ها: |
آخرین اخبار سرویس: |