آخرین دقایق زندگی امام خمینی از زبان همسر، فرزندان و نزدیکان/ 10 خاطره«آن روز خانم طاقت نیاورد و بی حرکت روی تخت افتاد. در حالی که از درد به خود می پیچید، برای تسکین درد خانم دو قرص خواب آور به ایشان دادند و خانم به خواب رفت. - آن روز خانم طاقت نیاورد و بی حرکت روی تخت افتاد. در حالی که از درد به خود می پیچید، برای تسکین درد خانم دو قرص خواب آور به ایشان دادند و خانم به خواب رفت. متاسفانه وقتی سحر از خواب بیدار شد که امام رحلت کرده بود. عصر ایران- در سی و دومین سالگرد ارتحال امام خمینی خاطرات برخی از نزدیکان رهبر فقید انقلاب از آخرین ساعات و دقایق حیات ایشان در فاصله ساعت 3 بعد ازظهر 13 خرداد 1368 که سکته قلبی رخ داد تا ساعت 10 و 20 دقیقه شب که چشم از جهان بستند خواندنی است. برخی چون موسوی خویینی ها به جنبه های عاطفی و احساسی بسنده نکرده و نکات سیاسی را هم یادآور شده اند: 1. حاج سید احمد خمینی: ساعت های آخر عمر ایشان من می دانستم که یکی دو ساعت دیگر، ایشان به خداوند می پیوندند. من می دانستم و دکترها ولی به هیچ کس نمی گفتم. جراتش را نداشتم. هر وقت به یاد سختی های جسمی که درد زیاد داشتند و همه اش صبر می کردند و آخ نمی گفتند می افتم، سخت متاثر می شوم. . 2. همسر امام (خانم خدیجه ثقفی): آن روز صبح، فهمیه جان [دکتر زهرا مصطفوی] آمد. برچسب ها: |
آخرین اخبار سرویس: |