شاعری که بیش از یک سال با کروناستمژگان عباسلو با بیان روایتی تازه از رویایی بیش از یک ساله خود با ویروس کرونا و شرح پیش بینی ای از ادامه روند مبارزه با این بیماری می گوید که دیگر همه تقریبا بی حس شده اند و او خیلی وقت است غزلی نگفته است. - بیش از یک سال می گذرد از روزهایی که شرایط را به خراشیدگی روح تشبیه می کرد ، از روزهایی که از مردم گله فراوان داشت و می گفت که ما جان مان را کف دست مان گرفته ایم ؛ روزهایی که از درگیری دنباله دار با ویروس کرونا می گفت: اگر با رعایت نکردن مردم شکسته نشود ممکن است به این راحتی دست از سرمان بر ندارد اما اگر مردم رعایت می کردند و در خانه می ماندند و همه دست به دست هم می دادیم، نهایتا تا اردیبهشت ماه (سال 1399) می توانستیم شاهد پاک سازی آن باشیم . آن روزها هنوز خبری از تولید واکسن و حتی دارویی برای کرونا نبود و در عین حال سروکله گونه های جهش یافته نیز در تمام جهان پیدا نشده بود؛ نه شهرها سیاه رنگ شده بودند و نه این تعداد خانواده به خاطر کرونا سیاه پوش؛ آن روزها که این تعداد از پزشکان، پرستاران، هنرمندان، ورزشکاران و سایر مردم به خاطر کرونا از دنیا نرفته بودند. اما این روزها و البته شب ها را گاهی با به اشتراک گذاری عکسی در فضای مجازی چنین توصیف می کند: الان ساعت یازده شب بیست و یکم فروردین جلو اورژانس کرونای بیمارستان ولایت منتظر ماشینم برچسب ها: |
آخرین اخبار سرویس: |