ماجرای شعر سرودن برای یک اسیر ضربه مغزیدر اسارت تعدادی از افراد سست ایمان یا غیر نظامی وجود داشت که به دلیل شرایط سخت حاضر به همکاری با نیروهای بعثی می شدند. ما به دلیل حساسیت عراقی ها کم تر می توانستیم دور هم جمع شویم انسجام ما در موصل 3 بهتر شد. - در اسارت تعدادی از افراد سست ایمان یا غیر نظامی وجود داشت که به دلیل شرایط سخت حاضر به همکاری با نیروهای بعثی می شدند. ما به دلیل حساسیت عراقی ها کم تر می توانستیم دور هم جمع شویم انسجام ما در موصل 3 بهتر شد. به گزارش ایسنا، قدرت الله ناظم از آزادگان دوران هست سال دفاع مقدس ضمن معرفی خود درباره اتفاقاتی که در اسارت پشت سر گذاشته است، روایت می کند: بهمن سال 61 در عملیات والفجر مقدماتی در حالی که فقط 18 سال داشتم در محاصره ی نیروهای بعثی قرار گرفتم. سال های اسارتم را در شهر موصل سپری کردم. در آنجا چهار اردوگاه وجود داشت که به موصل یک، دو، سه و چهار معروف بودند. از بهمن ماه سال 61 تا فروردین سال 63 به مدت دو سال در اردوگاه موصل دو اسیر بودم و بعد به موصل سه که ساختمان آن از بقیه ی اردوگاه ها کوچک تر بود و به آن موصل کوچیکه یا اردوگاه حاج آقا جمشیدی هم می گفتند منتقل شدم. از سال 63 تا 67 که بین دو کشور اعلام آتش بس شد دراردوگاه موصل سه اسیر بودم و بعد به اردوگاه موصل یک که به اردوگاه خیبر معروف بود منتقل شدم. برچسب ها: |
آخرین اخبار سرویس: |