ترانه سَرا یا ترانه سُرا؟ نکته ای به بهانه «مرغ سحر»اگر برخی بحث «سَرا» و «سُرا» را در میانه ماجرای ایران و آمریکا و این که کی اول باید برگردد، نامربوط می دانند این چند سطر را به مثابه معرفی کتاب «مرغ سحر» - خاطرات پروانه بهار- تلقی کنند - بنا براین سَرا نادرست نیست تا کسانی خرده بگیرند که چرا فلان شخصیت مدعی سخن سنجی و ادب دانی و کتاب خوانی گفته داستان سرا، ترانه سرا، مدیحه سرا و قصیده سرا و طعنه بزند که مگر شیرینی سراست؟ تازگی ها به جای طباخی هم البته می گویند کله سرا . این دو تای آخر واقعا سَرا به معنی مکان است و نه شیرینی نه کله را نمی سرایند. می پزند و طبخ می کنند. حال آن که در ترانه سرا و داستان سرا، بحث سَراییدن مطرح است. حدس می زنم دوستانی خُرده بگیرند که در میانه مناقشه ایران و آمریکا در این باره که کی اول به برجام برگرده چه اهمیتی دارد که بگوییم سَرا یا سُرا و حکایت عبید زاکانی را به یاد آورند: یکی پرسید قیمه به قاف کنند یا به غین؟ گفت: ای برادر! غین و قاف بگذار که قیمه به گوشت کنند! . از این رو به همین جا نمی توان ختم کرد. جدای پاسخ به پرسش آن دوست مخاطب، به خاطر این هم هست که کتاب مرغ سحر خاطرات دختر ملک الشعرا- پروانه بهار- را می خواندم و این نکته در ذهن آمد. پس اگر برخی بحث سَرا و سُرا را در میانه ماجرای فحش خودسرها به روحانی و قیمت دلار و وضعیت برجام، نامربوط می دانند این چ برچسب ها: |
آخرین اخبار سرویس: |