مطالب مرتبط:
5 + 1
یارانه ها
مسکن مهر
قیمت جهانی طلا
قیمت روز طلا و ارز
قیمت جهانی نفت
اخبار نرخ ارز
قیمت طلا
قیمت سکه
آب و هوا
بازار کار
افغانستان
تاجیکستان
استانها
ویدئو های ورزشی
طنز و کاریکاتور
بازار آتی سکه
پنجشنبه، 16 بهمن 1399 ساعت 11:452021-02-04سياسي

برای هدف مقدسی که داشتم شلاق های را به جان می خریدم . چه شلاق های لذیذی!


یک بار که برای ملاقاتش به زندان رفته بودیم به دلیل اینکه پاهایش زخمی بود و ناخن هایش را هم کشیده بودند نمی توانست راه برود و با تشری که به او می زدند او را به شدت به جلو هل می دادند که به صورت به زمین می افتاد.

- تابناک : برای شهید دکتر محمد علی رجایی از بازداشتگاه های ساواک و بندهای اوین تا ساختمان ریاست جمهوری ، فاصله زیادی بود اما او هرگز خود را نباخت و مغرور نشد .

مخلص بود و فداکار .

او در کنار همسرش در سالهای مبارزه چه سختی ها که کشید و چه شکنجه ها را که تحمل کرد برای رسیدن به آزادی و برپایی جمهوری اسلامی.

با هم گوشه هایی از پایداری او در دوران مبارزه با رژیم پهلوی را مرور می کنیم.

تلاوت روحبخش قرآن کریم مقام معظم رهبری آیت الله خامنه ای : در سال 1353 حدود آذر ماه بود که مرا دستگیر کردند که همان روز هم آقای رجایی را گرفتند و در کمیته ی به اصطلاح ضد خرابکاری بند یک، زندانی بودیم.

منتها من سلول 20 بودم و او سلول دیگری 18 بود، یعنی بین سلول من و آقای رجایی سلول 19 فاصله بود و من با سلول 19 به وسیله ی علامت تماس داشتم.

او می گفت: در سلول کناری شخصی است که اظهار می کند با تو آشناست.

من فهمیدم آقای رجایی است.

لذا هر وقت می خواستیم با هم مکالمه ای داشته باشیم من به سلول کناری پیغام می دادم و او هم به آقای رجایی که آقای رجایی هم متقابلاً به همین صور


برچسب ها:
آخرین اخبار سرویس:

برای هدف مقدسی که داشتم شلاق های را به جان می خریدم . چه شلاق های لذیذی!

برای هدف مقدسی که داشتم شلاق های را به جان می خریدم . چه شلاق های لذیذی!