گاهی عشق را از تلگرام و اینستاگرام بیرون بیاورآن وقتها همهچیز طور دیگری بود. پسر همسایه یک ورق کاغذ خوشنویسی با طرح ابر و باد برمیداشت و از بالا تا پایین روی آن مینوشت «دوستت دارم»، - آن وقتها همهچیز طور دیگری بود. پسر همسایه یک ورق کاغذ خوشنویسی با طرح ابر و باد برمیداشت و از بالا تا پایین روی آن مینوشت دوستت دارم ، شیشه ادکلنش را خالی میکرد روی دوستت دارمها، در انتها روی کاغذ چند قطره اشک میریخت و دورشان را با خودکار خط میکشید تا جوهر و اشک با هم آمیخته شوند. بعد هزار کلک سوار میکرد تا نامه را یکجوری به دست دختر موردعلاقهاش برساند که کسی نبیند و نفهمد. به گزارش ایسنا، ارمغان زمان فشمی در ادامه دلنوشته خود در ضمیمه جامعه روزنامه اطلاعات نوشت: دختر، دفتر خاطراتی داشت. لابه لای ورقهای آن، گل خشککردهای بود که بوی ادکلن پسر را می داد. در یکی از صفحهها هم طرحی زده بود از قدوبالای مردانهای که بر درختی تکیه کرده و لابد عاشق بوده و گریه کرده. بعدتر خانواده تشکیل میدادند. پسر مرد میشد و به جبهه می رفت یا برای یک لقمه نان به جادهها میزد یا به مأموریت اداری میرفت. دختر برایش نامه مینوشت و از صف نان و نفت و اجناس کوپنی حرف میزد. برچسب ها: |
آخرین اخبار سرویس: |