مطالب مرتبط:
5 + 1
یارانه ها
مسکن مهر
قیمت جهانی طلا
قیمت روز طلا و ارز
قیمت جهانی نفت
اخبار نرخ ارز
قیمت طلا
قیمت سکه
آب و هوا
بازار کار
افغانستان
تاجیکستان
استانها
ویدئو های ورزشی
طنز و کاریکاتور
بازار آتی سکه
چهارشنبه، 16 مهر 1399 ساعت 05:352020-10-07اجتماعي

خاطره یک آزاده از زیارت عتبات عالیات در دوران صدام


پرسیدم چه شد؟ گفت «داخل تل زینبیه زوار با آن کاروان همراهی کردند و سینه زدند.

مگر روز اول اعلام نکردم که سینه زنی ممنوع است؟» من باتعجب گفتم «همین؟ زدند که زدند حالا مگر چه شده؟» گفت: - پرسیدم چه شد؟ گفت داخل تل زینبیه زوار با آن کاروان همراهی کردند و سینه زدند.

مگر روز اول اعلام نکردم که سینه زنی ممنوع است؟ من باتعجب گفتم همین؟ زدند که زدند حالا مگر چه شده؟ گفت: شما از ایران آمدید و از اوضاع عراق خبر ندارید.

او خبر نداشت که من 10 سال نان و نمکشان را خورده ام.

به گزارش ایسنا، علی علی دوست قزوینی در تاریخ 2 مهرماه 59 در منطقه قصرشیرین اسیر شد و درتاریخ 26 مرداد 69 به میهن بازگشت.

همزمان با اربعین حسینی این آزاده روایت می کند: سال 79 توفیق نصیبمان شد تا با کاروانی از خانواده های معظم شهدا به زیارت عتبات عالیات عراق مشرف شویم.

وقتی از مرز جمهوری اسلامی رد شدیم و وارد مرز عراق شدیم فردی که به قول خودش مسئول امنیت اتوبوس بود به سراغ من آمد و خودش را معرفی کرد.

اسمش احمد و لقبش ابوشهاب بود.

وقتی کارهای گمرکی تمام شد و سوار اتوبوس شدیم گفت: صندلی های ردیف اول جای مأمورین عراقی است و زوار از ردیف دوم بنشینند.

وقتی راه افتادیم پرسید: عربی بلدی؟ گفتم: تقریبا حالی می شوم! گفت: مطالبی را که می گویم برای زوار ترجمه کن.


برچسب ها:
آخرین اخبار سرویس:

خاطره یک آزاده از زیارت عتبات عالیات در دوران صدام

خاطره یک آزاده از زیارت عتبات عالیات در دوران صدام