گشتی شبانه در قدیمی ترین زورخانه تهراناول میان گود چو رفتی زمین ببوس، یعنی زمین به نام جهان آفرین ببوس. رسم قدم بوسی، رسم پوریای ولی است، رسم پهلوانی است و احترام، احترام به گود، گود مقدس. - ما با زورخانه آشنا نشدیم، ما در زورخانه متولد شدیم. به گزارش ایسنا، روزنامه اعتماد نوشت: دری کوتاه بود، کنار سقاخانه، کنار آب انبار، پشت دیوارهای خشت و گل، پس خم کوچه هایی تنگ که غریبه ها را به خود محرم نمی دانستند، دری کوتاه بود، کله های کچل، سبیل های پرتاب و روغن زده، تیله های مشکی براق، پنجه هایی ورزیده و خوش قامت یا علی می گفتند، سر خم می کردند و از این در می گذشتند، نه سودای نام بود و نه نشان، از پشت این در تنها صدای ضرب و زور می آمد و صدای یا علی از لب جوانمردانی که هنوز دل در گرو آیین سمک عیار و پوریای ولی و از آنها والاتر، مولا علی داشتند. درهای کوتاه قامت اهل زور تهران روزی به روی پیر و جوان باز بودند، گلباران می شدند، یک محله بود و یک زورخانه، پهلوان که از بر کوچه رد می شد، پیرها به احترامش قامت راست می کردند و لب های زنان پشت سرش به صلوات پیچ می خورد، عیاران، شاطران، لوطی ها، قلندران، سنگ گیران و تمام آنهایی که دیگر نشانی از قدم های شان در عودلاجان و چال میدان و چهارصد دستگاه و خیابان های زمخت و عصاقورت داده جنوب تهران دیده نمی شود. برچسب ها: |
آخرین اخبار سرویس: |