شاعری که به جای همه ما از پلیس وهابی سیلی خوردنویسنده «خال سیاه عربی» چهار نقش دارد؛ قصه نویس است از کودکی ها و نوجوانی هایش؛ شاعر است در ارائه تصاویری عطرآگین از زیارت؛ گزارشگر است از خدمه بی ادعای حج و زائر و دلداده خدا و رسول و اهل بیتش؛ - خبرگزاری فارس ـ گروه فرهنگ ـ حمید محمدی محمدی: آخرین باری که سفرنامه خواندم و خوشم آمد، جانستان کابلستان رضا امیرخانی بود. بعد از آن، تقریباً هیچ نوشته ای که اسمش سفرنامه باشد، بهم نچسبید. شاید با هیچ کدامشان نتوانستم خودم را در جریان سیال سفر ببینم. خال سیاه عربی حامد عسکری را به چند دلیل دست گرفتم. رفاقت ویژه ای با او ندارم و در حد سلام و علیکی هم دیگر را می شناسیم. البته سه سال قبل، چند ساعتی پیش از اختتامیه یکی از جشنواره های ادبی مملکت، در یک اتاق هتل چه می دانم چی تبریز، هم اتاق بودیم. به نظرم با این که خیلی اجتماعی و رفیق باز است، یک وَر درونگرا هم دارد که دکمه اش دست خود حامد است. هر جوری بخواهد باشد، شیفت می کند روی آن ور. نگفتم خال سیاه عربی را برای چی دست گرفتم. اول، هر حج رفته ای وقتی سفرنامه حج می بیند، دلش غنج می رود که با مکتوب یک نفر دیگر، خاطرات خودش را زنده کند. دلیل دومش این بود که فکر می کردم همه منتشرات او در اینستاگرام را یک جا می بینم و عکس و فیلم های او با متن هایش از سفر حج کامل می شود. برچسب ها: |
آخرین اخبار سرویس: |