روزی که ابن سکیت های اهوازی با سینه های شکافته به استقبال گلوله شتافتنددر این گزارش به مناسبت دفاع خونین پانزدهمین روز خرداد سال یک هزار و سیصد و چهل و دو شمسی، پای خاطرات یکی از راویان مکتب امیرالمؤمنین نشسته ایم تا برای ما از روزهای خونینی بگوید که ابن سکیت های اهوازی سکوت در برابر باطل را ننگ دانسته و با سینه های شکافته . - به گزارش خبرگزاری فارس از اهواز، حدود دویست سال از شهادت امام علی (ع) گذشته و دوران خلافت متوکل عباسی بود؛ مردی به نام یعقوب بن اسحاق دورقی اهوازی که از علما و بزرگان ادب عرب به شمار می آمد را در دستگاه خلافت به تشیع متهم کرده بودند اما مگر متوکل میتوانست دل از دانش این بزرگمرد اهوازی که به ابن سکیت معروف بود جدا و بهتر از او را برای تربیت فرزندانش پیدا کند به همین دلیل برخلاف تمام زیر آب زنی های فشرده درباریان، او را مربی معتز و مؤید اش کرد. یک روز که پسران متوکل به خوبی از پس امتحان ابن سکیت برآمده بودند، متوکل که جان بخشیدن به سابقه ی ذهنی تشیع ابن سکیت، روح پلیدش را وسوسه می کرد بادی در گلویش انداخت و با اشاره به فرزندانش رو به او گفت: این دو نزد تو محبوب ترند یا حسن و حسین فرزندان علی؟ لحظه ی انتخاب بود، اگر میگفت فرزندان متوکل آنوقت جواب وجدانش را چه میداد و اگر هم میگفت علی که سرش را دو دستی بر باد داده بود! اما کار از این بده و بستان های بشری گذشته و رگ غیرت ابن سکیت ب برچسب ها: |
آخرین اخبار سرویس: |