وقتی برای رفتن پا و برای ساختن دست لازم نیست+ فیلم

«بیستون را عشق کند و شهرتش فرهاد برد» داستان این روزهای عروسک های رنگارنگی است که با عشق بافته می شوند و شهرتش از آن معصومه، دختری است که بی دست می بافد و بی پا راه می رود.

- به گزارش خبرگزاری فارس از اراک، بیستون را عشق کند و شهرتش فرهاد برد داستان این روزهای عروسک های رنگارنگی است که با عشق بافته می شوند و شهرتش از آن معصومه، دختری است که  بی دست می بافد و بی پا  راه می رود.

سراغش را می گیریم، بافنده عروسک های رنگارنگی که می گویند نه دستی برای بافتن دارد و نه پایی برای رفتن، خانه ای در یکی از مناطق محروم اراک و در کوچه ای بن بست، در ظهر یکی از روزهایی که ترس و وحشت از بیماری کرونا از در و دیوار خانه ها می بارد، دیدن معصومه حالمان را بهتر کرد.

با صدایی آرام و متین ما را به داخل اتاقش دعوت می کند، اتاقی کوچک با میزی مملو از عروسک های زیبا، ویچلر برقی و دستگاهی که معصومه می گوید برای خواب باید از آن استفاده کند تا نفسش بند نیاید و مبلی کوچک که گاه گاه مادرش کنارش می نشیند تا تنهایی های معصومه را پر کند.

تمیز و آراسته، با دندان های سفید و صدفیش که لبخند زیبایی به لبانش بخشیده،  به ما خوش آمد می گوید و  با خنده جویای احوال کرونا می شود! از او می خواهیم از خودش برایمان بگوید و حادثه ای که برایش اتفاق افتاده و عروسک هایی رنگارنگی که آوا�