ما و ناهار عروسی فیروز و صدای زنگوله بز های گله/ دارو نداشتیم ولی نسخه نوشتیم!به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، علی آغابابایی، فعال دانشجویی دانشگاه شهید چمران اهواز؛ بعد از ناهار عروسیِ فیروز، اصرار می کرد که بریم دام هاشو که همه بز بودن را، - ما و ناهار عروسی فیروز و صدای زنگوله بز های گله/ دارو نداشتیم ولی نسخه نوشتیم! بعد از ناهار عروسیِ فیروز، اصرار می کرد که بریم دام هاشو که همه بز بودن را ببینیم و بیماریشونو تشخیص بدیم. به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، علی آغابابایی، فعال دانشجویی دانشگاه شهید چمران اهواز؛ بعد از ناهار عروسیِ فیروز، اصرار می کرد که بریم دام هاشو که همه بز بودن را، ببینیم و بیماریشونو تشخیص بدیم؛ با اینکه می دونست تقریباً داروهامون تمام شده بود و برای درمان بزهاش دارو نداشتیم، به قول خودمان به ویزیت و تشخیص بیماری و نوشتن نسخه راضی بود. خونه ش به اندازه ی بالا رفتن و پایین اومدن از یه تپه نسبتاً بلند و سنگی اون طرف تر از خونه ی بقیه ی اهالی اون روستا بود. قرار بود به دام های خونه های پایین روستا هم سری بزنیم و دامهاشونو درمان کنیم. با اصرار پیرمرد دو گروه شدیم. من و دکتر حسن پور همراه پیرمرد راهی خونه ش شدیم و بقیه بچه ها سراغ خونه های پایین روستا رفتن. موقع بالا رفتن از کوهی که توی مسیر خونه پیرمرد بود، برامون تعریف میکرد که خیلی وقت پیش یه پیمانکار اومد و برامون برچسب ها: |
آخرین اخبار سرویس: |