دانشجو بودیم، مادر شدیم، پیشرفت کردیمما شش نفر دوست بودیم که از دوران مجردی همدیگر را می شناختیم. پس از ازدواج و مادرشدن، ازیک طرف نمی خواستیم فقط در خانه بنشینیم و از طرفی در قبال بچه مسئولیتی داشتیم که نمی توانستیم مثل سابق فقط به خودمان و پیشرفت کردن مان فکر کنیم. - گروه خانواده؛ نعیمه موحد: در سالن را که باز می کنم صدای جیغ و خنده بچه ها می پیچد توی گوشم. پسربچه ای در فرورفتگی یک دیوار قایم شده و وقتی من را می بیند انگشت اشاره اش را روی بینی می گذارد و بی صدا می گوید: هیس . قایم باشک بازی می کند و می ترسد ورود من جای دنج قایم شدنش را به بقیه لو بدهد. اینجا از معدود مراسم هایی است که همراه داشتن کودکان در آن اکیداً ممنوع نیست. از نوزاد چندروزه توی ساک حمل که با چشم های پر از سؤالش این طرف و آن طرف را نگاه می کند، تا بچه هایی که نگران رعایت قواعد یک مراسم رسمی نیستند و چهارزانو روی زمین نشسته اند و نقاشی می کشند؛ همگی به این مراسم دعوت شده اند. این بچه ها شانس این را داشته اند که فرزندان مادرانی باشند که از مادر بودن چیزی به جز نمایش بهترین سیسمونی به افراد فامیل یا گرفتن خاص ترین تولد برای بچه هایشان را خواسته اند. پنج شنبه شب، تالار سوره حوزه هنری مهمان مادرانی بود که به بهانه نمایش مستندی از فعالیت هایشان تحت عنوان مادرانه دورهم جمع شده بودند. برچسب ها: |
آخرین اخبار سرویس: |