خوب، بد، جلف؛خاطرات پژمان از دربیروز عروسی بهروز رهبری فر و داربی که در نهایت منجر به پیروزی 2-1 ما شد که آن روزها، روزهای رفاقت تنگاتنگ من و بهنام ابوالقاسم پور بود که گل دوم آن بازی را برای ما زد و شادی من را بیشتر کرد. - 3- جلف: در یک داربی وقتی از رختکن تیم وارد تونل شدیمتا به زمین برسیم و وارد چشمان 100 هزار تماشاچی متعصب و میلیون ها بیننده مشتاق شویم، علی انصاریان یک کش داد و به من گفت پژمان موهای من را با آن ببند(موقعی میخواست موهاش رو ببنده که مو بستن مد نبود). خلاصه من هم به جای این که موهای او را از پایین جمع کنم، نامردی نکردم و موهای اش را مثل سامورایی ها از وسط موهای پشت سرش بستم، مدارکش هم موجود است که نشان می دهد من آن موها را چقدر جلف بستم؛ علی هم هی می پرسید داداش خوب شد منم با اعتماد به نفس تمام میگفتم عالی شدی. خلاصه این کار من پای علی را تا کمیته انظباطی و حتی مجلس باز کرد. کلی دلواپسان اخلاق فریاد زدند وا مصیبتا، چه نشسته اید که فرهنگ سامورایی جای فرهنگ پهلوانی را گرفت. علی هم تا یک هفته وقتی وارد رختکن تیم می شد 20 ثانیه با غضب و اشک من را در سکوت نگاه می کرد، من هم با شرمندگی و ندامت سری به علامت سلام تکون می دادم که طبیعتا بی جواب می ماند. علی جان امیدوارم سر این کار حلال شده باشم. برچسب ها: |
آخرین اخبار سرویس: |