«ساعت خوش» زندگی ما چرا تکرار نمی شود؟برنامه طنز چشم نوازی وجود نداشت. نهایتاً دهه فجر می شد و آقایی می آمد و با دهانش صدای هلی کوپتر در می آورد و ما از خوشی کف و خون بالا می آوردیم تا اینکه «ساعت خوش» از راه رسید. - برنامه طنز چشم نوازی وجود نداشت. نهایتاً دهه فجر می شد و آقایی می آمد و با دهانش صدای هلی کوپتر در می آورد و ما از خوشی کف و خون بالا می آوردیم تا اینکه ساعت خوش از راه رسید. عصرایران؛ احسان محمدی_ طنز و شوخی برای خیلی از هم نسل های من یعنی صبح جمعه با شما. همان شوخی های منوچهر نوذری در دو کارکتر مُلَوَّن و آقای دست و دلباز. دست انداختن صاحبخانه و نک و نال کارمندها از دست روزگار و گرانی. لابلایش هم منوچهر آذری و جاویدی نیا سوت بلبلی می زدند و حسین عرفانی و فرهنگ مهرپرور نازنین و چند نفر دیگر برایمان خاطره می ساختند. دو شبکه تلوزیون هم در اختیار سریال های رعنا و آینه بود. دومی با آتقی، یک معتاد آب زیپوی آفتابه به دست، به الگویی برای آنها که در تئاترهای دبیرستانی می خواستند نشان بدهند که اعتیاد دشمن سلامتی است، تبدیل شد! برنامه طنز چشم نوازی وجود نداشت. نهایتاً دهه فجر می شد و آقایی می آمد و با دهانش صدای هلی کوپتر در می آورد و ما از خوشی کف و خون بالا می آوردیم تا اینکه ساعت خوش از راه رسید. برچسب ها: |
آخرین اخبار سرویس: |