مطالب مرتبط:
5 + 1
یارانه ها
مسکن مهر
قیمت جهانی طلا
قیمت روز طلا و ارز
قیمت جهانی نفت
اخبار نرخ ارز
قیمت طلا
قیمت سکه
آب و هوا
بازار کار
افغانستان
تاجیکستان
استانها
ویدئو های ورزشی
طنز و کاریکاتور
بازار آتی سکه
دوشنبه، 18 مرداد 1395 ساعت 09:552016-08-08بين الملل

روایتی از زندگی پناهجویان ایرانی در «کاله»


شب کریسمس بود.

هوا از شدت سرما، گونه هایش را سرخ کرده بود، چاره ای نداشت، فقط همین یک شال نازک پر خاطره برایش مانده بود و بس.

نه غذایی داشت و نه جای خوابی.

- با اینکه در تهران توافق کرده بود هوایی به بریتانیا برود اما قاچاق برها زیر همه قول و قرارهایشان زدند و او را زمینی به مجارستان فرستادند.

در شبی بارانی و سرد سوار اتوبوس شد و به نقطه صفر مرزی مقدونیه و یونان رسید و از آنجا هم با گذشتن از سیم خاردارها وارد خاک مجارستان شد و از راه جنگل هم به سمت نقطه صفر مجارستان حرکت کرد.

یک شب داخل کمپ مجارستان بود.

از آنجا هم با سختی از راه جنگل و کامیون به کرواسی، اتریش، آلمان و در نهایت به فرانسه رسید.

از آن دو هفته ای که به محسن قول دادند تا او به انگلیس برود تا رسیدنش به خاک فرانسه سه ماه طول کشید.

همه پولش تمام شد و از خانواده خواست تا کمی پول برایش بفرستند تا بلکه خیلی زود فرانسه را به مقصد انگلیس ترک کند.

بدبختی های محسن از رسیدن به خاک فرانسه و همان جنگل کاله شروع شد.

او در کاله شب ها و روزهایی را دید که کسی نمی تواند در تصوراتش هم خیال کند.

چند بار فکر خودکشی به ذهنش رسید و چند باری هم خواست برگردد اما روی بازگشت نداشت: قاچاق بر ما را وارد جنگل کرد و گفت همین راه را مستقیم بروید به کاله می رسید.


برچسب ها:
آخرین اخبار سرویس:

روایتی از زندگی پناهجویان ایرانی در «کاله»

روایتی از زندگی پناهجویان ایرانی در «کاله»