پرویز کرمی از دانه شگفت نیست رستنامید هم در باطنش معنایی جز رویش مجدد و سرسبزی و نشاط ندارد. درختی را که رهگذران چوب مرده اش می پنداشتند، همین که در معرض باد بهاری قرار می گیرد، - احیا می شود. " امید و بهار از یک جنسند. بی جهت نبوده که ایرانیان آغاز بهار را عید می گرفته اند و سالشان را با نوزایی طبیعت شروع می کرده اند. امید هم در باطنش معنایی جز رویش مجدد و سرسبزی و نشاط ندارد. درختی را که رهگذران چوب مرده اش می پنداشتند، همین که در معرض باد بهاری قرار می گیرد، احیا می شود و جوانه می زند. پایان شب سیه سپید است و در نومیدی بسی امید است. ما از بهار می آموزیم که از چاره جستن نومید نشویم که از دانه شگفت نیست رستن . تعبیر نظامی قشنگ است و اتفاقا برگرفته از ماثورات دینی است که کاری که نه زو امید داری/ باشد سبب امیدواری یعنی اتفاقا در اوج یأس و سرخوردگی است که آفتاب بهار می تابد و جهان را سبز و نو می کند. هیچ دانشمندی با ناامیدی نتوانسته راه به جایی پیدا کند و بر سختی ها و مشکلات جهان فائق آید. در سایه امید است که آدمیزاد از کنج غارهای تیره و تار بیرون آمده و جهان را این چنین خوش آب و رنگ ساخته است. اگر امید نبود، ما هنوز مقهور مریضی ها و مصیبت ها بودیم و هم چنان دربرابر طاعون جز که تسلیم و رضا چاره ای نداشتیم. برچسب ها: |
آخرین اخبار سرویس: |