خاطره ای عجیب از عباس کیارستمییک روز پاییز، دم غروب آمدند و سراغ من را گرفتند. گفتند کار مهمی دارم. می خواهم فیلم شروع کنم، نیاز به بازیگری دارم که پیدا نمی کنم. گفتم خیلی عجیب است. - به گزارش تابناک، محمد صالح علا در روزنامه اطلاعات نوشت: عباس کیارستمی، هنرمند متفاوتی بود. زمینه تفاوت در جهان بینی او نگاهی متفاوت به انسان و اشیای عالم است. این تفاوت ها در معاشرت با او، افکار و خواسته های او آشکارتر می شد. یک روز پاییز، دم غروب آمدند و سراغ من را گرفتند. گفتند کار مهمی دارم. می خواهم فیلم شروع کنم، نیاز به بازیگری دارم که پیدا نمی کنم. گفتم خیلی عجیب است. گفتند برای همین آمده ام دنبال تو. من آنها را که می پذیرند، نمی خواهم. پرسیدم پس کدام ها را می خواهید؟ نشانی بدهید تا ببینم بازیگرانی که دنبالش می گردید، باید چه ویژگی هایی داشته باشند؟ گفتند من بازیگری را می خواهم که وقتی به او پیشنهاد می کنم این فیلم را بازی کند، به هیچ وجه پیشنهاد را نپذیرد! من اول خیال کردم ایشان می خواهند با من شوخی کنند. به خودم گفتم: آخر یعنی چه؟. بازیگری را می خواهم که نپذیرد با من کار کند یا هرچه به او اصرار کردم قبول نکند. من با زبان، لحن و هم سکوت ایشان آشنایی داشتم. حرف هایشان شوخی نبود. برچسب ها: عباس کیارستمی - بازیگری - بازی - تفاوت - کیارستمی - روزنامه اطلاعات - متفاوت |
آخرین اخبار سرویس: |