امروز با حافظ: در این بازار اگر سودی ست، با درویش خرسند استخطاب آمد که واثق شو به الطاف خداوندی دعای صبح و آه شب، کلید گنج مقصود استبدین راه و روش می رو، که با دلدار پیوندی قلم را آن زبان نَبْوَد، که سرِّ عشق گوید بازورای حدّ تقریر است، شرح آرزومندی الا ای یوسف مصری، که کردت سلطنت مغرورپدر را باز پرس آخر، کجا شد مهر فرزندی؟ جهان پیر رعنا را، ترحّم در جِبِلَّت نیستز مهر او چه می پرسی؟ در او همّت چه می بندی؟ همایی چون تو عالی قدر، حرص استخوان تا کی؟دریغ آن سایهٔ همّت، که بر نااهل افکندی در این بازار اگر سودی ست، با درویش خرسند استخدایا منعَمم گردان به درویشی و خرسندی به شعر حافظِ شیراز می رقصند و می نازندسیه چشمان کشمیری و ترکان سمرقندی وقتی تخیل علمی به واقعیت می پیوندد / یک راه شگفت انگیز برای فرار از زمان و مکان برچسب ها: درویش - بازار - شگفت انگیز - استخوان - پیوندی - واقعیت - درویشی |
آخرین اخبار سرویس: |