راز تابوت یک شهید در جبههپس از رسیدگی به وضع مجروحان و اعزام به بیمارستان های پشت خط در حالی که به شدت متأثر شده بودم یکی از برادران بسیجی را که حدود 50 سال سن داشت دیدم که در کنار تابوت یکی از شهدا نشسته و زیر لب چیزی می گفت. - پس از رسیدگی به وضع مجروحان و اعزام به بیمارستان های پشت خط در حالی که به شدت متأثر شده بودم یکی از برادران بسیجی را که حدود 50 سال سن داشت دیدم که در کنار تابوت یکی از شهدا نشسته و زیر لب چیزی می گفت. به گزارش ایسنا، دکتر اباذر خاکباز متخصص گوش و حلق و بیتی و معاون سابق اداره بهداشت و درمان نیروی هوایی ارتش با اشاره به خاطره ای از نخستین روزهای حضورش در جبهه روایت می کند: اسفند ماه سال 1361 در حالی که هنوز دانشجوی پزشکی بودم، به جبهه رفتم و از بیمارستان شهید کلانتری اندیمشک به منطقه چنانه اعزام شدم تا در خدمت رزمندگان لشگر 21 امام رضا (ع) باشم. در نزدیکی خط مقدم، سوله نسبتاً بزرگی به عنوان اورژانس دایر بود و تعدادی از برادران، بسیجی که از امدادگران بودند در آنجا کار می کردند. به محض ورود به من خوش آمد گفتند. پس از صرف ناهار چند روزی مسئولیت شهرداری را نیز به من محول کردند تا علاوه بر کار طبابت نظافت سوله و شستن ظروف را عهده دار شوم. برچسب ها: بیمارستان - یکی از - اعزام - نیروی هوایی ارتش - تابوت - برادران - مجروحان |
آخرین اخبار سرویس: |