آتش زیر خاکستر«اگر 200 بار دیگر هم همسرم را می کشتم، راضی بودم و از لحظه ای که مرتکب قتل شدم، هیچ گاه پشیمانی به سراغم نیامد، چون ادامه این زندگی برایم شرم بیشتری داشت. - اگر 200 بار دیگر هم همسرم را می کشتم، راضی بودم و از لحظه ای که مرتکب قتل شدم، هیچ گاه پشیمانی به سراغم نیامد، چون ادامه این زندگی برایم شرم بیشتری داشت. ما 15 سال از 18 سال زندگی مشترک مان را قهر بودیم؛ حتی یک کلمه با هم حرف نمی زدیم! در 5 سال آخر زندگی مان بیشتر از هر زمان دیگری احساس تنهایی می کردم، آن قدر که سراغ مواد مخدر رفتم. اینها حرف های همسر قاتلی است که روزگاری وکیل بوده است؛ اما ناگهان با قتل هولناک همسرش همه را شوکه کرد. به گزارش ایسنا، روزنامه ایران در گزارشی نوشت: نامش طلاق عاطفی است، یعنی دیگر به همدیگر مهر و عطوفتی ندارند، ولی بسته به شرایطی که دارند زیر یک سقف با هم زندگی می کنند. البته زندگی به ظاهر آرام بود و از خشونت خبری نبود. برای همین درک قتل به دلیل طلاق عاطفی خیلی سخت بود و هیچ کس فکرش را هم نمی کرد که روزی طلاق عاطفی چنین حادثه تلخی را رقم بزند. تا قبل از 19 آبان 1403، کمتر کسی تصور می کرد که این سبک جدایی، شوهری را در نهایت به قاتلی بی رحم تبدیل کند که بتواند جان زن بی گناهش را به بدترین شکل بگیرد. برچسب ها: زندگی - دیگر - همسر - پشیمانی - روزنامه ایران - احساس تنهایی - زندگی مشترک |
آخرین اخبار سرویس: |