امروز با حافظ: نوبهٔ زهدفروشانِ گران جان بگذشتروزه یک سو شد و عید آمد و دل ها برخاست می ز خُم خانه به جوش آمد و می باید خواست نوبهٔ زهدفروشانِ گران جان بگذشت وقتِ رندی و طرب کردنِ رندان پیداست چه ملامت بُوَد آن را که چنین باده خورَد؟ این چه عیب است بدین بی خردی؟ وین چه خطاست؟ باده نوشی که در او روی و ریایی نَبُوَد بهتر از زهدفروشی که در او روی و ریاست ما نه رندانِ ریاییم و حریفانِ نفاق آن که او عالِم سِرّ است، بدین حال گواست فرضِ ایزد بگزاریم و به کس بد نکنیم وان چه گویند روا نیست، نگوییم رواست چه شود گر من و تو چند قدح باده خوریم؟ باده از خونِ رزان است، نه از خون شماست این چه عیب است کز آن عیب، خلل خواهد بود؟ ور بُوَد نیز چه شد؟ مردم بی عیب کجاست؟ کجای سرتان درد می کند؟ معنای محل سردرد و روش های درمان برچسب ها: باده - رندان - گران - من و تو - سردرد - ریاست - سرتان |
آخرین اخبار سرویس: |